حاشیه ای گذرا بر دوره آموزشی سه روزه فعالان فضای سایبر کشور

توفیقی دست داد تا سه روز مهمان حضرت معصومه(س) باشم و در دوره آموزشی شورای هماهنگی فعالان سایبری انقلاب اسلامی حضور پیدا کنم. از آنجایی که خوشبختانه یا متاسفانه! دید بنده کمی تا قسمتی انتقادی است، بیشتر به نقد برنامه می پردازم:


دوره آموزشی فعالان سایبری انقلاب

- اولاً زحمت بزرگواران در شورا قابل تقدیر و سپاس است. مدیر اجرایی برنامه آقا میثم محمدحسنی( مدیر وبلاگ دوئل) زحمت کشیدن.

- حضور حسین قدیانی، محسن اردستانی(مبارزکلیپ)، احسان پارسامهر(پلاکفا)، امیرحسین تهرانی(شیعه والپیپر) و دیگر دوستان شورا در کنار بچه ها باعث دلگرمی بود.

- در فرآیند ثبت نام و انتخاب مخاطب، فرآیند مناسبی تعریف نشده بود. اختلاف فاحش سطوح دوستان در برنامه کاملا مشهود بود.( 200 نفر از بین 4000 نفر )

- مکان اردو مجتمع اقامتی شاهد در کمربندی قم اراک بود . مدت اردو 3 روز بود( 27 و 28 و 29 بهمن)

- روز اول دوره در خدمت حضرت آیت الله نوری همدانی در بیت شان بودیم(+++)

- مباحث و عناوین آموزشی دوره بدون نیازسنجی از مخاطب صورت گرفته بود. کلاس های بعضا خسته کننده و غیرمفید.

- مریبان و اساتید دوره عبارت بودند از : حاج حسین یکتا، حاج سعید قاسمی، وحید جلیلی، دکتر رامین، سهیل کریمی، فلاح، تهرانی، قدیانی، واجدی، اردستانی، رائفی پور، مومنی نسب ، کمیل برادران و حیدری

- آقایان صفارهرندی، پناهیان،طائب، مسعود شجاعی و سلحشور نیامدند.

- از کل دوره 3 روزه مباحث مفید برای بنده: 40 دقیقه آخر صحبت حاج سعید قاسمی، سخنان وحید جلیلی و سخنان آقای مومنی نسب از کمیته فیلترینگ.

- بر دوره فضای تهرانیزه! بودن حاکم بود.

- پراکندگی استانی مخاطبین بسیار نامناسب بود.( شاید از 10 استان بیشتر نبودند).

- مسئولین دوره ماشاالله بسیار خونسرد و سرخوش بودند! ( در اینجا معنای سرخوش، فحش نیست)

- در اردو، اثری از اینترنت پرسرعت و کامپیوتر نبود!

- در حیرتم از این بچه های تهرونی که چقدر هوای هم رو دارن! آخر برنامه مسئولین اردو به هم هدیه می دادن!!!

- الحمدلله دوستان خوبی را در این دوره پیدا کردم.


***
چند تا نقد محتوایی و روشی در برنامه دارم که انشاالله در پست های بعدی

پی نوشت : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

- این اردو از نگاه دوستان دیگر ( بچه های قزوین)
- اردو از نگاه دوستان دیگر( بچه های قم)
- اردو از نگاه دوستان دیگر( بچه های مشهد)
- شهاب الدین واجدی( وبلاگ عکاس مسلمان) را منافقین سبز در روز 25 بهمن مجروح کرده بودند.  با همین حال توی اردو آمد و حتی تدریس هم کرد! . آخر جلسه گپ و گفتی باهاش داشتم. بنده خدا حالش خوب نبود . انشاالله بهتر شود. (+++)
- عکس های اردو (1) (2)

گزارش کار از اقدام در فضای مجازی!

چندی پیش عکسی را دیدم که فکر می کنم برای شما هم جالب باشد. یکی از مجموعه ها به یکی از مراکز دولتی عکسی روی کاغذ از صفحه وبلاگی که ایجاد کرده بودندبا دوربین عکاسی از روی مانیتور، گرفته و برای گزارش کار فرستاده بودند!!!

واقعا مایه بسی تاسف است. این ره که می رویم به ترکستان است...

عکس کاغذی از روی صفحه وبلاگ!!!


پی نوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

- این مطلب هم جالب است!(+++)

نقدی بر شیوه حضور «بسیج» در فضای مجازی

مطلب زیر نوشته دوست گرامی حسن آقای میثمی مدیر وبلاگ نیوز است. دیدم این مطلب خیلی نزدیک به دیدگاه های بنده است. گفتم که منتشرش کنم البته بدون کم و کاست...

***

از اظهار نظرهای غیرتخصصی تا زنده شدن طرح 10 هزار وبلاگ بسیجی!

بسیج و فضای مجازی

فرا رسیدن هفته بزرگداشت مقام بسیج و اظهار نظر برخی از مسئولین این نهاد انقلابی در زمینه حضور در فضای “مجازی” یا “سایبر” بهانه‌ای شد تا نگاهی دوباره به موضع سازمان بسیج مستضعفین به صورت خاص، و مسئولین نظام جمهوری اسلامی به این مقوله داشته باشیم.

هیچ‌کس به قدرت نیروی مردمی مانند بسیج شک ندارد. نیرویی که در برهه‌های مختلف ۳دهه گذشته انقلاب توانسته است با فراز و نشیب‌های فراوان وظایف خود را به سرانجام برساند. حال در این دهه مسئولین این سازمان، لزوم حضور و فعالیت در فضای مجازی را درک کرده‌اند که خود جای خرسندی و خوشحالی دارد. اما این‌طور که پیداست هنوز شیوه‌های حضور در این فضا برای مسئولین محترم روشن نیست. این را می‌شود از اظهارنظرهای مختلف دریافت. اما در این زمینه ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:

۱. توجه به کمیت، تجربه‌ای تلخ: هنوز نتیجه‌های ناشی از طرح ۱۰هزار وبلاگ بسیجی از خاطر کسانی که برای بالا نگه داشتن سایت‌های‌شان در برابر حملات در برهه زمانی اعلام این طرح، شب و روز بیدار بودند پاک نشده است.

طرح آموزش ۱۵۰۰ تکاور سایبری، آموزش ۱۵هزار وبلاگ‌نویس و جشنواره وبلاگ‌نویسی برای آموزش ۲۰۰هزار نفر، نشان می‌دهد هنوز که هنوز است دوستان به ضرب المثل “یکی مرد جنگی به از صد سوار” ایمان پیدا نکرده و هنوز که هنوز است به ارجحیت کمیت بر کیفیت باور دارند. کاش همین مقامات برای بهتر شدن هندسه فکری خود، نگاهی به نتایج طرح ۱۰هزار وبلاگ بسیجی می‌انداختند.

۲. اظهار نظرهای غیر مسئولانه: اظهارنظرهای مقامات غیر مسئول درباره این فضا، باعث تخریب و مخدوش شدن چهره بسیج در این میان می‌شود. هنوز نتوانسته‌ام برای تأکید مدیرکل دامپزشکی استان خراسان رضوی برای حضور بسیج در فضای سایبر دلیل مناسبی پیدا کنم. ناصر مرگان ازغدی، مدیر دامپزشکی خراسان رضوی در اول آذرماه در این باره می‌گوید:

حوزه فعالیت‌های بسیج در مقاطع گوناگون انقلاب، دفاع از کیان جمهوری اسلامی، جهاد و سازندگی و… است و مهم‌ترین عرصه حضور بسیج در زمان حال حضور قوی و تاثیرگذار در جبهه فرهنگی و جنگ نرم و فضای سایبر است.

حال به همه این‌ها اظهارنظرهای غیر تخصصی و غیر مسئولانه مدیران رده پایین سازمان بسیج را اضافه کنید. اظهارنظرهایی که با اطلاع دقیق نگارنده، با سیاست‌های کلی این سازمان مغایرت دارد. آیا قرار نیست این اظهارنظرها روزی تمام شود؟

۳. جنجال‌هایی فقط برای تبلیغات: اگر به دخالت پنتاگون در محتوای فضای مجازی اعتقاد داریم، باید کمی به این فکر کنیم که در این مدت حضور پنتاگون در فضای مجازی، چرا رسانه‌های متعدد در اختیار آنان حتی یک خبر را از دخالت این جماعت در این فضا منتشر نکرده‌اند؟

نگارنده بر این باور است که فضای مجازی، فضای حرکت‌های با چراغ خاموش است. علنی کردن آموزش ۲۰۰هزار بسیجی برای حضور در فضای مجازی، نه تنها دردی را درمان نمی‌کند، بلکه فضای این ابزار تبلیغاتی را نامناسب، و نبرد را در لایه نخست اینترنت تقلیل می‌دهد. در صورتی که اگر همین ۲۰۰هزار نفر، بدون جنجال تبلیغاتی و رسانه‌ای شدن، آموزش ببینند، مطمئنا نتایج عظیم‌تری برای این نهاد انقلابی به دست خواهد آمد.

۴. خود کرده را تدبیر نیست: تلاش برای حضور بسیج در فضای مجازی با این شیوه، نه تنها کمکی به ارتقای سطح این فضا نمی‌کند، بلکه وجهه کسانی که به صورت خودجوش در حال فعالیت هستند را مخدوش کرده و فعالیت آن‌ها را زیر سئوال می‌برند. نتیجه همین اتفاق، کاهش دامنه تأثیر گذاری نیروهای بسیجی است که هیچ علاقه‌ای به ارتباط ارگانیک با نهاد بسیج ندارند.

علاوه بر این، همین اظهارنظرها و خبرهایی که بیش‌تر به یک فضاسازی رسانه‌ای شبیه است تا یک اتفاق آموزشی بزرگ، فعالیت مناسب دیگر نهادهای سپاه را به چالش می‌کشاند. فعالیت‌های تخصصی و علمی نهادهایی چون مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه، ارزشی فراتر از این دارند که با چند خبر غیر علمی به مناسبت هفته بسیج دچار تردید شوند.

۵. اگر جنگ، جنگ نرم است، پس جنگ نرم است: استراتژی‌های جنگ نرم با جنگ سخت متفاوت است. این موضوعی است که همه بر آن واقف‌اند. ما در جنگ نرم در حوزه فضای سایبر، نیازی به کماندو، تکاور، تک تیرانداز و امثال این‌ها نداریم. به‌کار بردن عبارات جنگ سخت در جنگی که تمام وجوه آن با جنگ سخت متفاوت است، تنها گمراه کردن فعالان این حوزه و تغییر استراتژی را در بلند مدت به دنبال دارد.

۶. جنگ بر سر اعتقادات است یا وبلاگ؟! : به نظر می‌رسد این نکته نیز بدیهی باشد که جنگ موجود، نبردی اعتقادی و اندیشه‌ای است. موضوعی که مقام معظم رهبری هم بارها به آن تأکید داشته و دارند. با این تفاسیر، آموزش عده‌ای در مسائل اعتقادی و تربیتی اهمیت بیش‌تری دارد یا آموزش آن‌ها برای ساخت یک وبلاگ؟ به گمانم این سئوال را سیاست‌گذاران فضای مجازی در سازمان‌ها و نهادهای مختلف باید پاسخ بدهند.
***
حسن میثمی - مدیر وبلاگ نیوز

پراکنده گویی از همایش جنگ نرم و نمایشگاه مطبوعات و باقی موارد

توفیقی! دست داد که به بهانه همایش ملی جنگ نرم عازم تهران شویم. چند تا خاطره پراکنده که به نظرم جالب بود مرور می کنم:

مسیر رفت و برگشت:

رفتن به تهران را با اتوبوس و در معیت! زن و شوهری که فکر می کنم تازه ازدواج کرده بودند سپری کردیم. از حرکات عجیب و غریب و دور از شان شان چیزی نمی گم. فقط میگم خدا آخر و عاقبتشون رو بخیر کنه!

برگشت هم با قطار که باز در معیت دو تا دانشجوی دانشگاه علامه وشریف بودیم. و یه خانوم احتمالا مجرد آن هم در یک کوپه! فکرش رو بکنید! چند تا صلوات و توسل جواب داد و مسئولین قطار این خانوم راحت! رو بردند جای دیگه.


همایش ملی جنگ نرم:

1- همایش جنگ نرم در شان و قد و قواره سازمان های برگزار کننده نبود. ترکیبی از 7 تا 8 نهاد دولتی و حکومتی که اسمهایشان کنار هم قطار شده بود( اعم از معاونت پارلمانی و عملی و فناوری رئیس جمهور،نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها، دانشگاه امام صادق(ع)، سپاه و...)

2- همایش پرخرج و در عین حال از لحاظ کاربردی، در سطح مناسبی نبود. اکثر افراد  مبحثشان را به این نتیجه رسانده بودند که باید ستاد ملی جنگ نرم راه اندازی شود.

3- سخنرانی های پشت سر هم و خسته کننده و فضای نسبتا تاریک سالن صحنه های زیبای خواب حضار را رقم زده بود.

4- در مجموع، شاید به خاطر اینکه اولین همایش بود، می شود از 100 بهش 60 داد.

نمایشگاه مطبوعات تهران:

1- روز اول نمایشگاه بود که رفتیم. غرفه کشورهای خارجی عموما تعطیل و برخی غرفه های داخلی در حال فضاسازی غرفه شان بودند.

2- رجا نیوز و جهان و الف و تابناک و عصرایران و فردا نیوز اعتصاب کرده بودند و نیامده بودن.

3- از مال مفت هم در نمایشگاه خبری نبود! ویژه نامه و باقی موارد پولی بود.

4- بیرون نمایشگاه آقای جوانفکر و رامین و حسینی(وزیر ارشاد) رو دیدیم و یه گپ مختصر ...

5- نمایشگاه به نظرم در حد ضعیف بود.

باقی موارد:

این سفر هیچ چیزی که نداشت چند تا رفیق باحال پیدا کردیم. مهند حامد عزیز از بچه های علوم سیاسی دانشگاه تهران. علی شاطری از بچه های وبلاگ نویس، مسعود حسنلو از بچه های دانشگاه امام صادق(ع) و... به کلی از آدما قول زیارت امین الله در پیش روی حضرت رضا(ع) در حرم دادیم. انشاالله که مورد قبول افتد.

تناسب نیروهای ارزشی با فضای سایبر

مرکز ملی ضدتروریسم آمریکا

اگر فرموده مقام معظم رهبری را نصب العین قرار دهیم که هم اکنون کشور درگیر جنگ نرم است، دشمن در این جنگ قطعا متوسل به ابزارهای متعدد خواهد شد. مرکز ملی ضدتروریسم آمریکا(NCTC) در ادبیات خود تهدیدات نرم را به چهارده عرصه تقسیم بندی کرده که یکی از مهمترین آنها فضای سایبر(Cyber Space) است.

جنگ سایبری در یک جمله تصرف اذهان و قلوب با استفاده از بستر فضای مجازی است که در دو عرصه آفند و پدافند انجام می گیرد.

تصرف اذهان و قلوب هدف اصل جنگ نرم- تعریف دکتر حسن عباسی

اگر مخاطب جبهه جنگ نرم سایبری را در سه قشر سیاه، سفید و خاکستری دسته بندی کنیم، به نظر بنده وظیفه اول بچه های ارزشی(قشر سفید) در فضای سایبر، شبکه سازی، ایجاد انسجام و طرح ریزی حرکت های هماهنگ در میان خودشان است. دید ما به فضای مجازی باید پشتوانه ای برای فضای حقیقی باشد. قدرت نرم اسلام و انقلاب ما در فضای حقیقی است. فضای مجازی هیچ گاه نخواهد توانست جایگزینی برای ارتباطات چهره به چهره و چشم در چشم باشد.

گرچه که بنده اعتقاد دارم فضای مجازی عامل تسریع کننده و انگیزه ساز در فرآیندهای کار حقیقی است اما هویت سازی مجازی برای نیروهای انقلاب خطری بس عظیم است که ما بچه ها را آنقدر درگیر این فضا کنیم که از فضای حقیقی دور بیفتند. داریم می بینیم که برخی افراد در بدیهی ترین اصول فن بیان و ارتباط ضعف دارند اما در فضای مجازی از خود غولی ساخته اند بی شاخ و دم!

من یک نظریه شاذ! دارم و آن اینکه اگر در حالت معمولی یک بچه ارزشی بیش از 3 ساعت در روز در فضای مجازی بچرخد، این خود خطر و شاید نوعی جنگ نرم باشد.

کار نیروهای ارزشی(قشر سفید) در این فضا در وهله اول باید شبکه سازی و ایجاد انسجام درونی برای کار مثمر ثمرتر در فضای حقیقی باشد. اگر به جذب مخاطب خاکستری هم می اندیشیم باید در جذب افراد در فضای حقیقی فکر کرد. باور کنیم که در فضای مجازی که بسترش در دست ما نیست و هر چقدر هم که کار بکنیم غلظت محتوای ضدارزشی در آن بالاست، کار با مخاطب خاکستری و تاثیرگذاری بر روی او بسیار پیچیده و نیازمند ادبیات بسیار ویژه ای است.

کار شبکه ای در فضای مجازی

از نمونه های اینکه این فضا دست ما نیست، می توان به شیطنت های موتورجستجوگر گوگل، حذف کلیپ های ارزشی در یوتیوب، قطع یکباره اینترنت، تغییرناپذیری متون ضدارزش در ویکی پدیا و... اشاره کرد. کار مهم ما هم بر روی قشر سیاه نهایتا منفعل کردن آنان و بعضا جذب آنان می تواند باشد.

خب ما چه کنیم با این وضعیت؟ به نظر بنده از این فضای مجازی برای سازماندهی و هدایت فضای حقیقی خود استفاده کنیم. اگر می گویید صددرصد نمی شود، حداقل 70درصد تلاشمان را به این امر اختصاص دهیم که با انگیزش، نیروهای خودی را وارد فضای مجازی کنیم و با سازماندهی، زمینه تعاملات آنان را برای اثر گذاری قوی تر در محیط حقیقی افزایش دهیم و همچنین محتواهای ارزشی را به تکثر برسانیم. 30درصد باقیمانده را تاثیر به مخاطب خاکستری مجازی و منفعل کردن قشر سیاه ببینیم.


پی نوشت:

- فضای سایبر (Cyberspace) در معنا به مجموعه‌هایی از ارتباطات درونی انسانها از طریق کامپیوتر و مسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می‌شود.


همین مطلب در سایت خبری تحلیلی الف


درج همین مطلب در ستون حرف اول صفحه 10 هفته نامه یالثارات الحسین مورخ 5 آبان 1389

فرصت سوزی فرهنگی در شب های قدر

شاید بتوان گفت بزرگترین اجتماع مردم حول محور دین، شب های مبارک قدر است. شبی که در آن کودک و جوان و پیر، زن و مرد، همه و همه خود را مقید به حضور در حداقل یکی از شب هایش می دانند. مخاطبی که شاید در دیگر ایام سال، یکبار هم به مسجد نیامده باشد.


اگر بگویم بیش از 80 درصد مردم در این مراسم معنوی شرکت می کنند، گزاف نگفته ایم. همه ما می بینیم که قشر و بازه سنی مخاطبان شب های قدر، بسیار عام و متنوع است.

اگر در طول سال مدیران و برنامه ریزان فرهنگی به لطائف الحیل سعی در جذب حداکثری مخاطب به برنامه های فرهنگی خود دارند؛ - کما اینکه اغلب هم موفق نمی شوند! - به مدد حضرت امیر(ع) خودِ مخاطب بی هزینه با پای خودش در این برنامه فرهنگی- مذهبی حضور پیدا می کند. این اتفاق اثبات می کند که شوق حضور داوطلبانه، خود عامل تاثیر بیش از پیش بر مخاطب است.

مخاطب برنامه فرهنگی مذهبی شب های قدر، همه اند...
روی صحبت بنده با برنامه ریزان این شبهاست(اعم از سازمان های فرهنگی و بچه های مسجدی و تشکلی).  حال چرا ما باید این فرصت گرانبها را از دست بدهیم؟  اغلب، برنامه هایی در سطح پایین با استفاده از مداحان کم حال، سخنرانان کم سواد و شیوه برگزاری کم بازده را اجرا می کنیم.

مخاطب ما در این شب ها هوشمند است. این شب ها می تواند شروع آشتی جوان و کودک ما با مسجد باشد. شاید بشود با هم افزایی و همکاری تشکل ها و مساجد کوچک با یکدیگر، مراسمی باشکوه و در وسعت بیشتری( از حیث کمی و کیفی) برگزار کرد.

مخاطب حجت را بر ما تمام می کند که من آمدم اما تو...
دلم می سوزد که چرا این فرصت گرانبها را از دست می دهیم...